جدول جو
جدول جو

معنی مبارک پی - جستجوی لغت در جدول جو

مبارک پی
همایونپای همایونگام سپیدگام تر پای (گویش افغانی) مبارک پا: مگر خضر مبارک پی در آید زیمن همتش کاری گشاید. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
مبارک پی
خجسته، خوش قدم، مبارک پا، میمون، همایون، فرخ پی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ یِ پَ / پِ)
کنایه از مبارک پی و خوش قدم و مبارک قدم باشد. (برهان) (آنندراج). مبارک پی است. (انجمن آرا). خوش قدم و خجسته پی. (ناظم الاطباء) :
راهروانی که ملایک پی اند
در ره کشف از کشفی کم نیند.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(مَ ءِ پَ / پِ)
رجوع به ملایک پی شود
لغت نامه دهخدا
دهی است بزرگ بر در بردع (به اران) و لشکرگاه روسیان آنجا بود آنگاه که بیامدند و بردع بستدند و این مبارکی اول حدیست از شکی. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
(مُ رَ)
برکت و تهنیت و میمنت وسعادت و خوشبختی و پاکی و طهارت و تقدس. (ناظم الاطباء). میمنت. فرخی. فرخندگی. خجستگی. نیک اختری: امیر گفت بسم اﷲ بشادی و مبارکی خرامید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 283). بزیر تخت آمد تا به مبارکی خلعت امیرالمؤمنین بپوشد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 378).
از پس هر مبارکی شومی است
وز پی هر محرمی صفر است.
خاقانی.
سر خدمت تو دارم بخرم بلطف و مفروش
که چو بنده کمتر افتد به مبارکی غلامی.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(مُ رَ)
دهی از دهستان باوی است که در بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع است و 540 تن سکنه دارد. ساکنین از طایفۀ خوشیه هستند. در دو محل واقع شده و به مبارکی 1 و 2 مشهورند. سکنۀ یک 300 تن و سکنه دو 340 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نامبارک پی
تصویر نامبارک پی
بد گام سبزگام آنکه قدمش شوم است بدقدم مقابل مبارک پی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبارک پای
تصویر مبارک پای
همایونپای همایونگام سپید گام تر پای (گویش افغانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملایک پی
تصویر ملایک پی
فرشته گام فرشته پی مبارک پی خوش قدم
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده فرخندگی همایونی مبارک بودن خجستگی از حیث میمنت: سر خدمت تو دارم بخرم بلطف و مفروش که چو بنده کمتر افتد بمبارکی غلامی. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
خجستگی، میمنت، فرخی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مراسمی که در آن خانواده ی داماد پس از بله گرفتن به اتفاق
فرهنگ گویش مازندرانی